چه وقت باید احساس بزرگی کرد:
هر گاه از خوشبختی همه، "حتى" کسانی که دوستمان ندارند هم خوشحال شدیم.
هر گاه برای تحقیر نشدن دیگران از حق خود گذشتیم.
هرگاه شادی را به کسانی که آن را از ما گرفته اند هدیه دادیم.
هرگاه خوبی ما به علت نشان دادن بدی دیگران نبود.
هرگاه کمتر رنجیدیم و بیشتر بخشیدیم.
هرگاه به بهانه عشق از دوست داشتن دیگران غافل نشدیم.
هرگاه اولین اندیشه ما برای رویارویی با دشمن انتقام نبود.
هرگاه دانستیم عزیزخدا نخواهیم شد، مگر زمانی که وجودمان آرام بخش دیگران باشد.
هرگاه بالاترین لذت ما شاد کردن دیگران بود.
هرگاه همه چیز بودیم و گفتیم: "هیچ نیستیم"
پس بیاییم بزرگ باشیم...
وبزرگ شدن را تمرین کنیم...
و بعد بزرگ شدن را تعلیم دهیم...
وقتي يه پنگوئن عاشق يه پنگوئن ديگه ميشه ، كل ساحل رو ميگرده و قشنگترين سنگ رو انتخاب ميكنه ، اون رو واسه جفت ماده ميبره ، اگر ماده از سنگ خوشش اومد و قبول كرد جفت هم ميشن؛
ولي اگر قبول نكرد پنگوئن نر احساس ميكنه سنگي كه پـٓيــدا كرده اصلا قشنگ نبوده و اونوقت اونو ميبره زير آب لاي مرجانها ميندازه تا ديگه هيچ پنگوئني اشتباه اونو تكرار نكنه و نا اميد نشه .
اما ما!
هي اشتباهات خودمون رو تكرار ، تكرار ، تكرار و به ديگران هم توصيه ميكنيم .
بعضي وقتها پنگوئنی باشيم .
ﺩﻟــــــــــــــــــﺖ ﮐﻪ ﺷﮑﺴﺖ،
ﺳـــــــــــــــﺮﺕ ﺭﺍ ﺑﮕﯿﺮ ﺑـــــــــــــﺎﻻ ..!
ﺗﻼﻓﯽ ﻧﮑﻦ ، ﻓﺮﯾﺎﺩ ﻧﺰﻥ ، ﺷﺮﻣﮕﯿﻦ ﻧﺒﺎﺵ .
ﺣﻮﺍﺳﺖ ﺑﺎﺷﺪ ؛ ﺩﻝ ﺷﮑﺴﺘﻪ، ﮔﻮشه ﻫﺎﯾﺶ ﺗﯿﺰ ﺍﺳﺖ ..
ﻣﺒﺎﺩﺍ ﮐﻪ ﺩﻝ ﻭ ﺩﺳﺖ ﺁﺩﻣﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺭﻭﺯﯼ ﺩﻟﺪﺍﺭﺕ ﺑﻮﺩ ﺯﺧﻤﯽ ﮐﻨﯽ ، ﻣﺒﺎﺩﺍ ﮐﻪ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﻨﯽ ﺭﻭﺯﯼ
ﺷﺎﺩﯾﺶ، ﺁﺭﺯﻭﯾﺖ ﺑﻮﺩ …
ﺻﺒﻮﺭ ﺑﺎﺵ ﻭ ﺳﺎﮐﺖ .
ﺑﻐﻀﺖ ﺭﺍ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﮐﻦ،ﺭﻧﺠﺖ ﺭﺍ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﺗﺮ ..!
ﺯﻣﻴﻦ ﮔﺮﺩ ﺍﺳﺖ !!!
تو کجایی سهراب؟!
آب را گل کردند...
چشم ها رو بستند و چه ها با دل کردند...
صبر کن سهراب !
گفته بودی قایقی خواهم ساخت
خواهم انداخت انداخت به آب
دور خواهم شد از این خاک غریب...
قایقت جا دارد؟
من از همهمه ی اهل زمین دلگیرم
ارسال شده توسط کاربر :941240327
سهم من از دنیا
نـداشتــن است
تنها قدم زدن در پیاده روها
و فکر کردن به کسی که
هیچوقت
مال من نبود!
کـــاش برگردد
که دل دیگر امانم را گرفت
کـــاش برگردد
که دردش استخوانم را گرفت
کـــاش برگردد
که جانم دارد از کف می رود
کـــاش برگردد
که غم تاب و توانم را گرفت
کـــاش برگردد
تو مرا به نــام می خوانی
نـامت را نمی دانم...
تو به من اشـاره می کنی
اشـاره نمی توانم...
من برای آنکه چیزی از خود
به تو بفهمانم
جز چشم هایم چیزی ندارم!..