اگر خوشبينترين انسانها را به ميدان های جنگ،آنجا که قصابان بزرگ کشتار می کنند،به تماشا بريد و يا آنها را از برابر اتاقهای جراحی عبور دهيد که دست و پاها را در آنها قطع می کنند،و يا به زندانهای قرون وسطائی بکشانيدشان که در آنجا مجرمان ومحکومان را برای تفريح آنقدر گرسنه نگه می داشتند تا در وقت خواب عضلات يکديگر را بدرند و بخورند، آن وقت خوشبينی شما بعد از يک سير و سياحت به يک بدبينی کبير بدل خواهد شد.زندگی برای اين زيباست که نگرش ما همواره در سطح است،اما اگر به ژرفنای آن خيره شويم،آنجا که همه برای يکديگر چنگ و دندان تيز می کنند و انسان گرگ انسان است،ديگر خوشبينی شاعرانه،دروغی بيش نخواهد بود .