دانلود رمان آتش جنون
اندروید _ موبایل _ apk _ PDF _ نسخه کامل _ جاوا _ پی دی اف _ ویندوز _ لپ تاپ
لطفا توجه کنید فقط قصد معرفی این رمان را داریم و لینک دانلود موجود نمی باشد
(به علت حق انتشار و عدم داشتن مجوز )
نویسنده : فرشته تات شهدوست(فرشته 27،Fereshteh 27)
نویسنده یه رمان های معروفی مثل :
گناهکار،قرعه به نام سه نفر،ببار بارون،ویرانگر و…
ژانر : عاشقانه
خلاصه رمان مقدمه:
داستان عشق و جنون،عشق که آتشش دامن گیر میشود و…قلبی که پیش کسی گیر میکند و این خود باعث شعله ور شدن آتش عشق می شود….چه می کشد این قلب عاشق.و…
قسمتی از متن رمان :
کوله ام رو محکم تر به قفسه ی سینه ام فشردم..
هنوز اونقدری از راهو نیومده بودم اما حس می کردم دیگه پاهام توان یک قدم بیشترو ندارن..
نفس زنان ایستادم..تو همون حالت که دسته ی کوله ام رو بین انگشتام گرفته بودم رو به زانو خم شدم..
نفسم بالا نمی اومد..لامصب گره خورده بود توی سینه ام..آب دهنم رو قورت دادم..
ناگهان صدایی که از پشت سرم اومد باعث شد شتاب زده برگردم و عقب رو نگاه کنم..کسی نبود..
نفسمو از سر آسودگی بیرون دادم..
یه دفعه خودمو تو یه خیابون باریک و خلوت دیدم..چقدر تاریک!..دستمو به زمین گرفتم و بلند شدم..
انگار که تازه فهمیدم کجام ..تو دلم برای هزارمین بار به کامی لعنت فرستادم که ترسید و گز کردن این دو تا خیابون رو حواله ی خودم کرد..با یه نفس عمیق کوله ام رو انداختم روی شونه ام و راه افتادم..
دیگه چیزی نمونده بود.. ماشین کامی رو از همینجا هم می تونستم ببینم..
نزدیکش که شدم دستشو تکون داد.. چهارچشمی اطرافشو می پایید که سربزنگاه کسی جلومون ظاهر نشه..
گرچه اون موقع از شب ارواح هم خواب بودن چه رسد به اجداد من!..
تند در کناریشو باز کردم و پریدم تو ماشین..هنوز دستم رو دستگیره بود که گازشو گرفت..
من که هنوز درو کامل نبسته بودم نزدیک بود پرت شم بیرون.و…